انسان با بینشی گذرا در اعمال عبادی،
به نکات ظریفی برخورد میکند که جز مصلحت و خیر اندیشی در آن، چیز دیگری
نمیبیند.
روزه از جمله اعمالی است که هم جنبه
عبادی دارد، هم جنبه فردی و هم اجتماعی. این ابعاد انسان را به تفکر وا
میدارد که چگونه ساعاتی امساک از خوردن و آشامیدن، آثاری چنین ارزنده بجا
میگذارد. این چند ساعت امساک بندگان را منضبط، حق شناس و مطیع میسازد و
از سویی انسان را به تفکر وا میدارد تا به سختی زندگی فقرا پی ببرد و
موقعیت مردم ضعیف جامعه را حس نماید و از سوی دیگر درجه اخلاص خود را محک
بزند تا در گذر یک سال بتواند نردبان تقربی بسازد که آراستهتر در محضر
خدای سبحان حاضر شده و حظ کافی را ببرد.
زمین خشکیده وجود انسان که مدتها قطره آبی به خود ندیده است ملتمسانه چشم به آسمان دوخته تا دانهای را که در سینه پنهان دارد بارور سازد و در این فرصت، یرمض الذنوب شود و از پلکان ترقی سبک بال بالا رود و توشهای برای نیکو سپری کردن یک سال خود، کسب کند.
نامگذاری رمضان
امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: نگویید این رمضان است و نگویید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماءالله است که نمیرود و نمیآید که شیء زائل ونابودشدنی میرود و میآید، بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم که اسم، اسم الله بوده و ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است، و خداوند آن را مثل وعده و وعید قرار داده است.[۱]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: به راستی که رمضان نامیده شد زیرا گناهان را از بین میبرد.[۲]
باز رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند:نامیده شد رمضان به خاطر شدت گرما.[۳]
فلسفه روزه
امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: اگر بپرسند: چرا مأمورند به روزه ماه رمضان و بس، نه کمتر و نه زیادتر؟ گفته میشود: برای آن که این مقدار، حدی است که از اجرای آن، هم ضعیف بر میآید و هم قوی، و جز این نیست که خداوند فرایض و واجبات را به اندازهای که در امکان غالب افراد باشد تعیین فرموده، آنگاه ناتوانان را آزادی داده، بدین معنی که اگر خواستند با اینکه سخت است آن را انجام دهند مانعی نباشد، و نیز توانایان را ترغیب کرده که اگر خواستند غیر ماه رمضان را هم با گرفتن روزه تقرب جویند و چنان که به کمتر از این صلاحشان بود خداوند کمتر میفرمود و اگر محتاج به بیشتر از این بودند به زیاده از این امر میفرمود.[۴]
امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: اگر بپرسند روزه چرا واجب شده است؟ پاسخ آن است که درد گرسنگی و تشنگی را بدانند و از این راه پی به فقر و بی زاد و توشگی آخرت ببرند و برای اینکه روزه دار بر اثر ناراحتی که از گرسنگی و تشنگی برایش پیش آمده فروتنی کند و کوچکی کند و نیاز نشان دهد تا اجر برد و به حساب آورد کار خویش را بشناسد و پایداری و مقاومت کند بر آن، و از این جهات مستحق اجر شود، با آنچه که در آن است از قبیل جلوگیری از طغیان شهوات هویها، و اینکه موجب عبرت و موعظهای باشد برای آنها در این دنیا و تمرینی باشد برای انجام تکالیف آنها و راهنمایی باشد برای آنها در عالم دیگر و بشناسد شدت مشکلات فقرا و بینوایان را در دنیا، و آنچه را که خداوند در اموالشان برای مساکین و تهیدستان واجب کرده ادا کنند.[۵]
باز امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: و اگر بپرسند که چرا روزه فقط در ماه رمضان مقرر شده نه ماههای دیگر؟ پاسخ آن است که برای اینکه ماه رمضان ماهی است که خداوند در آن قرآن را نازل فرموده است و در آن میان حق و باطل کاملا جدایی افتاده چنانچه خداوند فرموده است ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل گشته است و آن برای هدایت مردمی است و در آن علایمی از برای راهنمایی و جدا کننده حق از باطل است در این ماه به پیغمبر وحی شد و در آن شب قدر است، شبی که از هزار ماه بهتر است. در آن شب هر کاری محکم و برقرار میشود و آن اول سال قمری است و در آن تقدیرات و مسائلی که در آن سال ازنیکی و بدی، سود و زیان، زندگی و مرگ، وجود رقم زده میشود و به همین جهت است که شب را قدر میگویند.[۶]
از هشام بن حکم است که گفت، از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردم درباره علت روزه، فرمود: اما علت روزه بدان سبب است که فقیر و غنی در یک سطح شود زیرا غنی درد گرسنگی را نچشیده تا به فقیر رحم کند زیرا غنی هر گاه چیزی را بخواهد توانایی آن را دارد پس خداوند عزوجل به این وسیله خواست که بین بندگانش برابری اجرا کند و حس گرسنگی و درد را به غنی بچشاند، تا دلش بر ضعیفان به رحم آید و بر انسان گرسنه مهربانی کند.[۷]
از حمزه بن محمد روایت است که گفت به ابی محمد عسگری (علیهالسلام) نوشتم چرا خداوند عزوجل روزه را واجب کرده است؟ در جواب آن آمد: تا غنی حس گرسنگی را بچشد و به فقیر احسان کند.[۸]
در خطبه فاطمه (علیها السلام) درباره امر فدک آمده است:... خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد.[۹]
جعفر بن محمد بن حمزه در گفتگویی با ما گفت: به ابی محمد (علیهالسلام) نوشتم: چرا خداوند روزه را واجب کرد؟ پس برایم نوشت: خداوند تعالی روزه را واجب کرد تا غنی حس گرسنگی را بچشد تا بر فقیر مهر ورزد.[۱۰]
امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: اگر بپرسند چرا زن باید روزه را قضا کند ولی نمازش قضا ندارد؟ گفته میشود که برای چند جهت. اول اینکه گرفتن روزه او را از کارهای لازم زندگی خود باز نمیدارد و از خانهداری و خدمت به شوهرش و انجام فرمان او و اصلاح امور منزل و شستشو و نظافت مانع نمیشود، ولی نماز وقت را میگیرد و مانع از انجام همه امور دیگر میشود زیرا نماز در شبانه روز مکرر واجب میشود و زن قدرت آن را ندارد که هم نمازهای مدت ناپاکی خود را به جای آورد و هم نمازهای ایام پاکی و هم کارهای لازم و ضروری زندگی زناشویی یا فردی خود را انجام دهد ولی روزه این چنین نیست و یکی دیگر از علتهای آن این است که نماز خود زحمت نشست و برخاست و تحرک لازم دارد ولی در روزه این امور نیست و تنها نخوردن و خودداری کردن از مفطرات است، نه حرکت و جنبش و فعالیت و در تمام مدت شبانه روز هیچ وقت جدیدی نمیرسد مگر اینکه در آن نماز جدیدی واجب میشود ولی روزه این طور نیست که هر روز که میرسد روزهاش بر او واجب باشد مانند نماز که هر وقت سر میرسد نمازی بر او واجب باشد.[۱۱]
امام علی (علیهالسلام) فرمودهاند: یکی از یهودیان خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و از مسائلی پرسش کرد. یکی از پرسشها این بود؛ اگر بپرسند به چه دلیلی خداوند روزه را برای امت تو سی روز قرار داده و بر امم دیگر بیش از این؟ پیامبر فرمودند: به دلیل اینکه آدم وقتی از درخت (ممنوعه) خورد سی روز در بدنش باقی بود پس خداوند بر فرزندان او سی روز گرسنگی و تشنگی را واجب کرد و کسی که روزه را افطار میکند فضلی است از جانب خداوند بر بندگانش و آدم هم این گونه بود. پس خداوند بر امت من واجب کرد. سپس این آیه را تلاوت کردند. یهودی گفت: ای محمد راست گفتی! پس پاداش فرد روزه دار چیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد مگر اینکه خداوند هفت خصلت برای او واجب کند؛ حرام را از بدنش ذوب میکند، او را به رحمت خدا نزدیک میکند، میپوشاند گناه و اشتباه پدرش، حضرت آدم را، سکرات مرگ را بر او آسان میکند، از گرسنگی و تشنگی روز قیامت خداوند او را در امان میدارد، به او برات از آتش را عطا میکند و از طیبات بهشت بر او میخوراند.[۱۲]
زمین خشکیده وجود انسان که مدتها قطره آبی به خود ندیده است ملتمسانه چشم به آسمان دوخته تا دانهای را که در سینه پنهان دارد بارور سازد و در این فرصت، یرمض الذنوب شود و از پلکان ترقی سبک بال بالا رود و توشهای برای نیکو سپری کردن یک سال خود، کسب کند.
نامگذاری رمضان
امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: نگویید این رمضان است و نگویید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماءالله است که نمیرود و نمیآید که شیء زائل ونابودشدنی میرود و میآید، بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم که اسم، اسم الله بوده و ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است، و خداوند آن را مثل وعده و وعید قرار داده است.[۱]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: به راستی که رمضان نامیده شد زیرا گناهان را از بین میبرد.[۲]
باز رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند:نامیده شد رمضان به خاطر شدت گرما.[۳]
فلسفه روزه
امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: اگر بپرسند: چرا مأمورند به روزه ماه رمضان و بس، نه کمتر و نه زیادتر؟ گفته میشود: برای آن که این مقدار، حدی است که از اجرای آن، هم ضعیف بر میآید و هم قوی، و جز این نیست که خداوند فرایض و واجبات را به اندازهای که در امکان غالب افراد باشد تعیین فرموده، آنگاه ناتوانان را آزادی داده، بدین معنی که اگر خواستند با اینکه سخت است آن را انجام دهند مانعی نباشد، و نیز توانایان را ترغیب کرده که اگر خواستند غیر ماه رمضان را هم با گرفتن روزه تقرب جویند و چنان که به کمتر از این صلاحشان بود خداوند کمتر میفرمود و اگر محتاج به بیشتر از این بودند به زیاده از این امر میفرمود.[۴]
امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: اگر بپرسند روزه چرا واجب شده است؟ پاسخ آن است که درد گرسنگی و تشنگی را بدانند و از این راه پی به فقر و بی زاد و توشگی آخرت ببرند و برای اینکه روزه دار بر اثر ناراحتی که از گرسنگی و تشنگی برایش پیش آمده فروتنی کند و کوچکی کند و نیاز نشان دهد تا اجر برد و به حساب آورد کار خویش را بشناسد و پایداری و مقاومت کند بر آن، و از این جهات مستحق اجر شود، با آنچه که در آن است از قبیل جلوگیری از طغیان شهوات هویها، و اینکه موجب عبرت و موعظهای باشد برای آنها در این دنیا و تمرینی باشد برای انجام تکالیف آنها و راهنمایی باشد برای آنها در عالم دیگر و بشناسد شدت مشکلات فقرا و بینوایان را در دنیا، و آنچه را که خداوند در اموالشان برای مساکین و تهیدستان واجب کرده ادا کنند.[۵]
باز امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: و اگر بپرسند که چرا روزه فقط در ماه رمضان مقرر شده نه ماههای دیگر؟ پاسخ آن است که برای اینکه ماه رمضان ماهی است که خداوند در آن قرآن را نازل فرموده است و در آن میان حق و باطل کاملا جدایی افتاده چنانچه خداوند فرموده است ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل گشته است و آن برای هدایت مردمی است و در آن علایمی از برای راهنمایی و جدا کننده حق از باطل است در این ماه به پیغمبر وحی شد و در آن شب قدر است، شبی که از هزار ماه بهتر است. در آن شب هر کاری محکم و برقرار میشود و آن اول سال قمری است و در آن تقدیرات و مسائلی که در آن سال ازنیکی و بدی، سود و زیان، زندگی و مرگ، وجود رقم زده میشود و به همین جهت است که شب را قدر میگویند.[۶]
از هشام بن حکم است که گفت، از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردم درباره علت روزه، فرمود: اما علت روزه بدان سبب است که فقیر و غنی در یک سطح شود زیرا غنی درد گرسنگی را نچشیده تا به فقیر رحم کند زیرا غنی هر گاه چیزی را بخواهد توانایی آن را دارد پس خداوند عزوجل به این وسیله خواست که بین بندگانش برابری اجرا کند و حس گرسنگی و درد را به غنی بچشاند، تا دلش بر ضعیفان به رحم آید و بر انسان گرسنه مهربانی کند.[۷]
از حمزه بن محمد روایت است که گفت به ابی محمد عسگری (علیهالسلام) نوشتم چرا خداوند عزوجل روزه را واجب کرده است؟ در جواب آن آمد: تا غنی حس گرسنگی را بچشد و به فقیر احسان کند.[۸]
در خطبه فاطمه (علیها السلام) درباره امر فدک آمده است:... خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد.[۹]
جعفر بن محمد بن حمزه در گفتگویی با ما گفت: به ابی محمد (علیهالسلام) نوشتم: چرا خداوند روزه را واجب کرد؟ پس برایم نوشت: خداوند تعالی روزه را واجب کرد تا غنی حس گرسنگی را بچشد تا بر فقیر مهر ورزد.[۱۰]
امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: اگر بپرسند چرا زن باید روزه را قضا کند ولی نمازش قضا ندارد؟ گفته میشود که برای چند جهت. اول اینکه گرفتن روزه او را از کارهای لازم زندگی خود باز نمیدارد و از خانهداری و خدمت به شوهرش و انجام فرمان او و اصلاح امور منزل و شستشو و نظافت مانع نمیشود، ولی نماز وقت را میگیرد و مانع از انجام همه امور دیگر میشود زیرا نماز در شبانه روز مکرر واجب میشود و زن قدرت آن را ندارد که هم نمازهای مدت ناپاکی خود را به جای آورد و هم نمازهای ایام پاکی و هم کارهای لازم و ضروری زندگی زناشویی یا فردی خود را انجام دهد ولی روزه این چنین نیست و یکی دیگر از علتهای آن این است که نماز خود زحمت نشست و برخاست و تحرک لازم دارد ولی در روزه این امور نیست و تنها نخوردن و خودداری کردن از مفطرات است، نه حرکت و جنبش و فعالیت و در تمام مدت شبانه روز هیچ وقت جدیدی نمیرسد مگر اینکه در آن نماز جدیدی واجب میشود ولی روزه این طور نیست که هر روز که میرسد روزهاش بر او واجب باشد مانند نماز که هر وقت سر میرسد نمازی بر او واجب باشد.[۱۱]
امام علی (علیهالسلام) فرمودهاند: یکی از یهودیان خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و از مسائلی پرسش کرد. یکی از پرسشها این بود؛ اگر بپرسند به چه دلیلی خداوند روزه را برای امت تو سی روز قرار داده و بر امم دیگر بیش از این؟ پیامبر فرمودند: به دلیل اینکه آدم وقتی از درخت (ممنوعه) خورد سی روز در بدنش باقی بود پس خداوند بر فرزندان او سی روز گرسنگی و تشنگی را واجب کرد و کسی که روزه را افطار میکند فضلی است از جانب خداوند بر بندگانش و آدم هم این گونه بود. پس خداوند بر امت من واجب کرد. سپس این آیه را تلاوت کردند. یهودی گفت: ای محمد راست گفتی! پس پاداش فرد روزه دار چیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد مگر اینکه خداوند هفت خصلت برای او واجب کند؛ حرام را از بدنش ذوب میکند، او را به رحمت خدا نزدیک میکند، میپوشاند گناه و اشتباه پدرش، حضرت آدم را، سکرات مرگ را بر او آسان میکند، از گرسنگی و تشنگی روز قیامت خداوند او را در امان میدارد، به او برات از آتش را عطا میکند و از طیبات بهشت بر او میخوراند.[۱۲]
0 نظرات