بنام خالق خورشید و ماه
بنام خالق نور و تاریکی
بنام خالق نیکی و بدی
در روزگار نفرت و پلیدی
و جهل و نادانی،
هر آن کس که به دنبال حقیقت باشد کنار گذاشته شده و هر آن کس که رهرو قرآن و راه ائمه (س) باشد و مقلد دیگران نباشد مرتد خوانده می شود،
در گوشه ای از این سرزمین پهناور، مرد نیک سرشتی جایگاهی را بنیان نمود که به یاری خدا دیگران سعادت حضور در آن را پیدا کردند و با عشق، خشت روی خشت گذاشتند و ساختند تا خانه ای به دور از تعلقات دنیایی بسازند و هرزگاهی برای جلای روح و صفای وجود در آن حضور یابند و یاد خدا و آیات قرآن و عشق اهل بیت را در آن زنده نگهدارند
اما در سیر تکاملی و رو به رشد این جایگاه بزرگ و زیبا و معنوی، در چنین روزی متاسفانه به دست اهریمنان اسلام و قرآن و انسانیت ویران شد تا در پشت غم بسیار بزرگش درس های مهمی به ما بیاموزد که تجربه ها به قیمتی گزاف بدست می آیند و این نیز قیمت آموختن در این راه نیکو بوده است.
با تخریب ساختمان های خشتی و گلی و سنگی و از بین بردن جایگاه مادی رزمگاه آیا جایگاه آن در دلهای دوستداران هم تخریب شد؟
چیزی از ارزش معنوی این جایگاه نزد طرفدارانش کم شد؟
آیا نقطه ی اتصال و یک رنگی هوادارن و طرفداران و یاران رزمگاه فقط چند ساختمان بود که با فروریختنشان این انسجام نیز از هم گسیخته شود؟
هدف از حضور در جایگاه چه بود؟ پس از آن نیز ادامه خواهد داشت؟
بیشمار سوال پس این حوادث نهفته است که شاید بتوان به مهمترین عامل این اتفاق که همان نفاق و تفرقه ی پشت پرده است اشاره کرد که شاید عاملی بوده برای به وجود آمدن این تجربه ی تلخ .
شکست جنگ احد نه از کوتاهی یاران پیامبر در جنگیدن خالصانه بود و نه از رها کردن نیروی الهی بلکه به وضوح تفرقه و نفاق و عدم اطلاعات صریح و صحیح از فرامین داده شده صورت پذیرفت
وعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا
به ریسمان محبت اهل بیت (س) و راهنمایی های قرآن و فرامین پیش رو که توسط بزرگان داده می شود چنگ بزنیم و نه کاستی و نه تندروی هیچ یک نمیتواند توجیحی دینی و انسانی در این راه بزرگ داشته باشد.
نه بیش از فرمان اجرا کنیم نه از فرمان کوتاهی کرده بلکه راه اعتدال و فرمانبری را بیاموزیم تا بار دیگر اینچنین تجربه ی تلخی را شاهد نباشیم.
سالروز تخریب رزمگاه کماندو ایران به دست رژیم منفور آخوندیسم بر رهروان راستین راه ائمه و قرآن تسلیت باد.
بنام خالق نور و تاریکی
بنام خالق نیکی و بدی
در روزگار نفرت و پلیدی
و جهل و نادانی،
هر آن کس که به دنبال حقیقت باشد کنار گذاشته شده و هر آن کس که رهرو قرآن و راه ائمه (س) باشد و مقلد دیگران نباشد مرتد خوانده می شود،
در گوشه ای از این سرزمین پهناور، مرد نیک سرشتی جایگاهی را بنیان نمود که به یاری خدا دیگران سعادت حضور در آن را پیدا کردند و با عشق، خشت روی خشت گذاشتند و ساختند تا خانه ای به دور از تعلقات دنیایی بسازند و هرزگاهی برای جلای روح و صفای وجود در آن حضور یابند و یاد خدا و آیات قرآن و عشق اهل بیت را در آن زنده نگهدارند
اما در سیر تکاملی و رو به رشد این جایگاه بزرگ و زیبا و معنوی، در چنین روزی متاسفانه به دست اهریمنان اسلام و قرآن و انسانیت ویران شد تا در پشت غم بسیار بزرگش درس های مهمی به ما بیاموزد که تجربه ها به قیمتی گزاف بدست می آیند و این نیز قیمت آموختن در این راه نیکو بوده است.
با تخریب ساختمان های خشتی و گلی و سنگی و از بین بردن جایگاه مادی رزمگاه آیا جایگاه آن در دلهای دوستداران هم تخریب شد؟
چیزی از ارزش معنوی این جایگاه نزد طرفدارانش کم شد؟
آیا نقطه ی اتصال و یک رنگی هوادارن و طرفداران و یاران رزمگاه فقط چند ساختمان بود که با فروریختنشان این انسجام نیز از هم گسیخته شود؟
هدف از حضور در جایگاه چه بود؟ پس از آن نیز ادامه خواهد داشت؟
بیشمار سوال پس این حوادث نهفته است که شاید بتوان به مهمترین عامل این اتفاق که همان نفاق و تفرقه ی پشت پرده است اشاره کرد که شاید عاملی بوده برای به وجود آمدن این تجربه ی تلخ .
شکست جنگ احد نه از کوتاهی یاران پیامبر در جنگیدن خالصانه بود و نه از رها کردن نیروی الهی بلکه به وضوح تفرقه و نفاق و عدم اطلاعات صریح و صحیح از فرامین داده شده صورت پذیرفت
وعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا
به ریسمان محبت اهل بیت (س) و راهنمایی های قرآن و فرامین پیش رو که توسط بزرگان داده می شود چنگ بزنیم و نه کاستی و نه تندروی هیچ یک نمیتواند توجیحی دینی و انسانی در این راه بزرگ داشته باشد.
نه بیش از فرمان اجرا کنیم نه از فرمان کوتاهی کرده بلکه راه اعتدال و فرمانبری را بیاموزیم تا بار دیگر اینچنین تجربه ی تلخی را شاهد نباشیم.
سالروز تخریب رزمگاه کماندو ایران به دست رژیم منفور آخوندیسم بر رهروان راستین راه ائمه و قرآن تسلیت باد.
0 نظرات